هرگزم نقش تو ازلوح دل و جان نرود
هرگزاز یادمن آن سرو خرامان نرود
ازدماغ من سرگشته خیال دهنت
به جفای فلک وغصه دوران نرود
درازل بست دلم با سرزلفت پیوند
تا ابدسرنکشد وز سرپیمان نرود
هرچه جزبار غمت بردل مسکین منست
برود از دل من وز دل من آن نرود
آنچنان مهر توام دردل وجان جای گرفت
که اگر سربرود از دل و ازجان نرود
گررود از پی خوبان دل من معذورست
درددارد چه کند کز پی درمان نرود
هرکه خواهد که چو حافظ نشود سرگردان
دل به خوبان ندهد وز پی ایشان نرود
نظرات شما عزیزان:
نميدونم ، تو هردفعه زيباتر ميشي ، يا من عاشقتر . . .
.: Weblog Themes By Pichak :.